و تو را در هزار توي خاطراتم دفن کرده ام!
اوايل عذابي بود، فراموش کردن خاطرات مشترکمان..راستي، چگونه همديگر را خطاب مي کرديم؟! جان..يا برو بمير؟!
حال اما دلم نمي خواهد برگردي..هنوز حرفهايت در گوش بيروني و مياني و دروني ام زنگ مي زند..نيازي به بازگو کردنشان نيست! خودت مي داني که لياقت آن همه فحش را آنهم در عرض 5 دقيقه نداشتم...
و اما سوغاتي اي که برايت آورده بودم را نشستيم با دوستان نوش جان کرديم..دلت بسوزد، مي دانم که دوست داشتي!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
bashe delam sookht
پاسخحذفیادمه... بهش می گفتی جونم برو بمیر
پاسخحذفمنم دلم نمی خواد برگرده...!
موقع خوردن سوغاتی هاش هم یادش نمی کنم....!
khoshmaze
پاسخحذفkhoshmaze
khoshmaze
khoshmaze
khoshmaze
khoshmaze
.
.
.
comment e ghabli eshtebah shod
پاسخحذفvali engar bi rabt be mozoo ham nabood ;)
>:P Phbbbt!
پاسخحذفShadeless::
anam besh nade hala ke azyatet karde va fohsh dade
پاسخحذفnooshe joonet :x
khob azizam nooshe jone too dostat
پاسخحذفdar yek too ham dafn mikardi kafi bud ... ki mire hezar tuu ro ..
پاسخحذفکار خوبی کردی
پاسخحذفبجای هله هوله خوردن با دوستات بیا اینجا رو آپ کن!!!:)
پاسخحذفبه نظر نمياد دفن شده باشه!
پاسخحذفاخ اخ سک زدین یا مخلوط!
پاسخحذفببین نمیشه من معشوقه من بشی از این کادو ها برام بیاری؟!
oon tike soghati noshe jan kardan kheyli chasbid!! nooshe joonetun!
پاسخحذف