سلام، خوبين؟
واي دلم يه ريزه شده بود واسه اينجا.... (شبيه اين وبلاگاي دفتر خاطراتي شد!)
نبودم، بله..تقريبا دو هفته....
کامپيوترم به رحمت خدا رفته بود، خودمم به رحمت اصفهان رفته بودم..
مرسي از نگراني ها..ببخشيد..
حالا جواب کامنت هاي پست قبل رو اينجا ميدم..اما از اين به بعد اگر کامنتي جواب داشت تو خود کامنت ها مي نگارم!!(ادبيات رو دارين که؟!)
جواب ها:
(قبلا عرض کنم که لطف کنين يه جوري بخونين که بهتون بر نخوره..البته من هيچوقت چيزي نميگم که ناراحت کنه کسي رو..اما خب اگه چيزي بود بذاريد به حساب بيسوادي من که فارسي قشنگ بلد نيستم!)
دزدکي : پوتين؟ مرسييييي...يه دنيا...خريدم اما يه دونه..!
دماندن ( درسته اينجوري؟ ): واي شکمو، دوس دارم منم..مخصوصا از اينا که روش نيس توت فرنگي، توشه!
نيوش جونم: خوشگل سال نو توام مبارکا..ستريپ؟! خوب عزيزم پول توشه..من پايه م...راستي..اسممو گفتي موقع مستي؟! من که ويسکي خوردم جات خالي..اسم خودمم يادم رفته بود!!! جنبه رو داري که؟!
آقاي Ho-Z : اي خسيس!!!
وب نوشته: وبلاگ من مال شما..اصلا رنگشو وردار، قالبشم وردار اگه ميخواي...شکلات رو هم مرسي..Rafaello باشه لطفا!
ستايش: سوسک پيشکش خودت..کله تو ميکندم!!! کامنت هام نميدونم چشونه والله!
استاد کوچولو: ممنونم، احتياجمه!
پرديس: جوراب؟ اه اه..پيف پيف..!ما ميگن هر چه از دوست رسد نکوست!
شقايق: واااااااااااااي، يعني کاش واقعا مي آوردي برام...تو اين چند وقته آخر بد شانس بودم!
جناب Podi : انقد تو خونه پوما پوما کردم مامانم عصباني شد گفت ديگه اسمشو نيار..اما چشم هنوز روشه!
فروغ: خوشت مياد ملت رو اذيت کني؟ آره آره؟! بدجنس..!
گلپر: مرسي جونم، اونوق بايد ديار بلگستان جمع ميشدم ي عکس مينداختن که بذارم توش!
محمد: باباااااا! ولخرجي نکن توروخدا... من جينگول خودمو باز کردم..کثيف شد، بعدشم رو اعصابم بود هي ميرفت تو چش و چارم!!!
پيمان: خدايي؟! به خدا کار ميکنم، عين سگ جون ميکنم اگه موقعيتش باشه!
سارا: عزيز دلم، من 62 اي رو زياد نميشناسم، فقط بلاگشو ميخونم و کامنت ميدم..دوستم هست، اما خب لابد دليلي داره که نيومده..اما چشم..اگه منو قابل بدونه بهش ميگم که بياد!
کورال: دستت درست..يعني ته هديه س.!
خزان نوشت: آشنا ميشيم جانم...اما بي زحمت برا من skittle بذار کنار..چون ترشه دوس دارم!!!
استفراغ: خب شما لينکيدي بي اجازه..ما که چيزي نگفتيم...بار وبلاگت زياد ميشه.. اما بي شوخي..لطف کردي... آزمايش؟ هان؟! مگه چيزي نا معلومه؟!
ستاره: آره خيلي خوب کاري ميکردي...فقط 22 تومن SMS اومده برام!!!
سيما: آخه چي بگم آخه؟! سوسک؟
ماما: جا ميشدي زير درخت!؟
رها: سال من نو شده! حالا تو ميخواي کادو ندي نگو سال نو ه من و تو نيست و اينا!!!
هورمزد: چه عجب تشريف آوردين؟ بدم طلاکوب کنن کامنتت رو... بعدشم که خب ميدونم که کوفت هم نميذارن...اما دل خوش کنک ه..!
آذر: عزيزم، من چند بار اومدم وبلاگت اما نوشته هات قاطي پاتي مياد..نميدونم چي شده..در ضمن..خرس عروسکي دوس دارم زياد..مرسي!
آنجليکا: يعني من خب نميدونم چي بگم..مامانوئل به اين مهربوني...بوس!
خاک: آره؟!
بينگالا: از کيسه خليفه ميبخشي مگه؟! ارزوني خودت جانم...برا من همون جنتامايسين بيارين!!
شايان: خب البته بنده به فعاليت فيزيکي احتياج دارم! اما احيانا منو ميمون که فرض نکردي؟!
همادخت: مگه من ناراحت بودم که نمي اومدم؟!
عادت ميکنيم: بلاگت برام باز نميشه...چرا آيا؟! ذوق ميکردم آره خيلي..جا ميشدي تو ام؟
نامرد: همين که برگشتي خودش هديه س..!
تيچر شدنم هم رف واسه ترم بهمن..شانس دارما!!!
مامان: ورون، ديدي مامان زن عموت گفت ميخواد بره پلکاشو بکشه؟؟
ورون: آره خب، سر پيري و از اين صوبتا!
مامان: منم ميخوام برم خالهامو بردارم، بيني م رو هم جراحي پلاستيک بکنم..
ورون: جونم؟!
چش نزنين ها..از فردا ميخوام برم ثبت نام آموزش رانندگي....واي فک کن!!!
هان راستي..امروز صب با قدوم خود طباخي سعيد رو مزين فرموديم!!!! البته من زبون سفارش دادم که اندازه يه قاشقشو خوردم..!